نویسنده: جان ماستون
ترجمه: مجتبی خلیل ارجمندی


 

نگاهی دوباره به رقابت ها و همکاری های بین المللی برای بازگشت انسان به ماه

هنگامی که سفینه آپولو-8(1) برای نخستین بار در سال 1968 بر سطح ماه فرود آمد، جهان تحت سیطره بی چون و چرای دو ابر قدرت آن زمان یعنی آمریکا و شوروی قرار داشت. اما امروز شاهد نقش آفرینی و عرض اندام کشورهای متعددی در فضا هستیم که از درجات بالای پیشرفت فناوری و علمی برخوردارند؛ و همین مسئله لزوم ایجاد و تقویت همکاری های بین المللی برای گسترش اکتشافات فضایی را به ما یادآوری می کند. به هر حال، در سال های اخیر بازیگران جدیدی وارد مسابقه سفر به فضا و اکتشافات در کرات و کهکشان ها شده اند. پس از ورود موفقیت آمیز چین به این عرصه در اوایل قرن بیست و یکم، هم اکنون نوبت به هند رسیده تا در این راستا گام بردارد. در ماه های واپسین سال 2008 بود که هند نخستین فضاپیمای بدون سرنشین خود به نام "چاندرایان-1"(2) را به سمت ماه پرتاب کرد و علاوه بر آن در مأموریت مشترک ناسا، سازمان هوافضای اروپا(3) (ESA) و بلغارستان نیز مشارکت فعال داشت. علاوه بر هند و چین، بسیاری دیگر از کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه نیز سودای شرکت در مسابقات فضایی را در سر می پرورانند.
هم اکنون، بسیاری از سازمان های فضایی کشورها در حال بررسی راه های احیای برنامه اعزام سفینه های سرنشین دار به ماه و سایر سیارات منظومه شمسی هستند و قدم های مهمی را در این مسیر برداشته اند. رقابت بر سر حضور مجدد بر سطح ماه آن چنان نزدیک و حساس است که نمی توان با اطمینان در مورد کشوری که موفق به انجام مأموریت سرنشین دار به ماه و احتمالاً راهپیمایی فضانوردانش بر روی خاک نرم این تنها قمر زمین شود، سخن گفت. اگر چه در این میان، بسیاری از کارشناسان شانس آمریکا و سازمان فضایی این کشور (ناسا) را بیش از سایرین می دانند، اما بعید نیست که افتخار حضور مجدد بر سطح ماه نصیب کشورهایی چون روسیه، هند، چین و یا سایر کشورهای فعال در عرصه فضانوردی شود.
ورود شرکت های خصوصی و سازمان های غیردولتی به دنیای فضانوردی و رونق گرفتن صنعت گردشگری فضایی در جهان، می تواند نوید بخش آینده ای روشن تر برای اکتشاف در فضا باشد و بازیگران عمده و روبه افزایش این عرصه را به همکاری و همیاری بیشتر وادار کند. علاوه بر این، باید به این واقعیت نیز اشاره کرد که ماه تنها مقصد بالقوه برای انجام سفرهای فضایی سرنشین دار نیست و گزینه های دیگری چون مریخ نیز به طور جدی از سوی سازمان های فضایی مورد توجه قرار دارد.
در حال حاضر، جدی ترین رقیب سازمان هوافضای آمریکا(ناسا) در زمینه اعزام سفینه های سرنشین دار به ماه و مریخ نه سازمان فضایی روسیه یا اروپا (ESA)، بلکه سازمان فضایی چین است که بنا به پیش بینی رسمی رئیس ناسا یعنی "مایکل گریفین"، قادر است پیش از سال 2020 به این هدف ارزشمند جامه عمل بپوشاند و گوی سبقت را از ناسا برباید. باید دانست که عملکرد چینی ها در فضا طی مدت کوتاهی که از حضور آنها در فضا می گذرد، تحسین برانگیز و حیرت آور بوده است. به عنوان مثال، چینی ها توانستند فقط چند سال پس از آغاز برنامه های فضایی خود، سومین کشوری باشند که فضانوردان خود را در مدار زمین مستقر کرده است. در سپتامبر سال 2008 نیز چینی ها به موفقیت دیگری در عرصه فضا دست یافتند و نخستین راهپیمایی فضایی را در مدار زمین انجام دادند.
"چارلز ویک" تحلیلگر ارشد در سازمان بین المللی امنیت فضایی(4)، معتقد است که با توجه به پیشرفت چشمگیر چینی ها در زمینه فضانوردی، می توان انتظار داشت که چینی ها خیلی زوتر از آن چه پیش بینی می شود بر سطح ماه و مریخ پا گذارند و قبل از هر کشور دیگری به این موفقیت دست یابند.
به عقیده آقای ویک، چین از توانمندی های فنی، علمی و انسانی قابل توجهی برای دستیابی به این هدف برخوردار است و برنامه ریزی بسیار دقیق و هوشمندانه ای در این زمینه صورت داده است. به عقیده این کارشناس مسائل فضایی، پس از چین، روسیه دارای بالاترین پتانسیل ها برای انجام مأموریت های سرنشین دار در مریخ و ماه بوده و برنامه جامع سازمان فضایی روسیه در زمینه گردشگری فضایی نیز در همین راستا تنظیم شده است. روسیه نخستین کشوری بود که گردشگران فضایی را به ایستگاه فضایی بین المللی(5) فرستاد و فضاپیماهای "سایوز" روسی در حال حاضر بهترین و مطمئن ترین وسیله برای فرستادن مسافران به فضا محسوب می شوند. ["انوشه انصاری" فضانورد ایرانی- آمریکایی نیز در سال 1385 سوار بر یک سفینه سایوزو به عنوان یک گردشگر فضایی یا آن طور که خود عنوان می کند، یک "فضاگرد شخصی"، به ایستگاه فضایی بین المللی سفر کرد- ویراستار] علاوه بر این، مقامات ارشد سازمان فضایی روسیه به طور جدی به دنبال اجرای برنامه فرستادن گردشگران فضایی به روی سطح ماه تا سال 2025 هستند.
علاوه بر روسیه، کشورهای دیگری چون ژاپن، هند و اتحادیه اروپا نیز به طور جدی برنامه ارسال سفینه های سرنشین دار به ماه را دنبال می کنند و می کوشند تا با رفع موانع و کمبودهای فنی و عملیاتی، طی دو دهه آینده خود را به ماه برسانند. به عقیده بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران، هیچ کدام از این بازیگران به تنهایی قادر به موفقیت در این زمینه نبوده و به همین دلیل، تقویت همکاری ها و تشریک مساعی بین آنها امری ضروری و کلیدی محسوب می شود.
با این همه، کارشناسانی چون پروفسور "جیم بل" از دانشگاه کرنل(6) که اخیراً به سمت ریاست مجمع بین المللی و غیرانتفاعی پلنتری(سیاره ای)(7) انتخاب شده است، بر این اعتقادند که ناسا با استفاده از پتانسیل ها و تجربه منحصر به فرد خود در زمینه تحقیقات و اکتشافات فضایی، قادر خواهد بود پیش از سایر رقبا به ماه رفته و موفقیت قبلی خود را تکرار کند. مهم ترین عاملی که پذیرش این عقیده را موجه و معقول می کند، برتری چشمگیر ناسا از نظر فناوری بر رقبا و وجود زیرساخت های بی نظیر در حوزه های گوناگون برنامه ریزی، بودجه ای و عملیاتی در آمریکاست.

رقابت یا همکاری؟

اگرچه تجربه فنی و عملیاتی و زیرساخت های لازم برای رفتن به فضا در آمریکا بیشتر از هر کشوری وجود دارد، اما پیشرفت های سریع فنی سایر کشورها در این زمینه و صرف بودجه های کلان، موجب کمتر شدن فاصله بین رقبا شده و به زودی شاهد برابری نسبی آنها از حیث دانش فنی و زیرساخت های مورد نیاز برای اکتشاف در فضا خواهیم بود. حال سوال اینجاست که آیا هر کدام از بازیگران مسابقه فضا بایستی راه خود را در پیش گیرند و به صورت انفرادی و جداگانه در این مسیر گام بردارند، یا این که از طریق همکاری با دیگران وتبادل اطلاعات تجربیات با یکدیگر، فعالیت های مشترکی را آغاز کنند؟ در پاسخ به این سؤال، باید گفت که تجربه ثابت کرده است مسابقه فضایی و به عبارت روشن تر "جنگ های ستاره ای" نه تنها موجب پیشرفت و موفقیت بلندمدت در فضانوردی و حضور مستمر و موفق در فضا نخواهد شد، بلکه موجب به بی راهه رفتن و انحراف تلاش ها نیز خواهد شد و فعالیت های بین المللی در این زمینه را به بن بست خواهد کشاند (شبیه آن چه که در دهه های 1960 و 1970 بین آمریکا و شوروی رخ داد).
بنابراین، بایستی دست به دست هم داد و با توافق بر سر مسائل مالی، فنی و عملیاتی و قرار دادن اهدافی چون تعیین سال 2020 به عنوان ضرب الاجل برای پیاده شدن مجدد انسان بر روی ماه، با هماهنگی وهمکاری تمامی نقش آفرینان و بازیگران اصلی در این زمینه گام برداشت و علاوه بر این، به بازیگران جدید و تازه وارد به این عرصه به ویژه سازمان ها و شرکت های خصوصی نیز امکان حضور مقتدرانه و سازنده داد و "چند جانبه گرایی فضایی" را به سیاست اصلی در عرصه اکتشاف در فضا تبدیل کرد.

فضانوردی خصوصی

به عقیده بسیاری از کارشناسان، تا زمان تحقق هدف بازگشت انسان به ماه و پاگذاشتن انسان بر سطح مریخ، شرکت ها و مؤسسات خصوصی و غیردولتی به بخش مهم و غیرقابل انکار فضانوردی تبدیل خواهند شد و صنعت گردشگریِ تجاریِ فضایی، اولویت اصلی دولت ها و سازمان های بین المللی دخیل در عرصه فضا خواهد شد. در حال حاضر نیز سازمان ها و بنیادهای خصوصی قدرتمندی وارد این حیطه شده اند. به عنوان مثال "بنیاد جایزه ایکس"(8) توانسته با تعیین جایزه ای 20میلیون دلاری برای سازنده نخستین روباتی که بر روی ماه فرود‌آید و حداقل 500 متر بر روی سطح این همسایه زمین حرکت کند، تحرکی عظیم در میان پژوهشگران و سازمان های متبوع آنها به وجود آورد. نقش آفرینی پررنگ و فراگیر بخش خصوصی در زمینه فضانوردی، فقط به تعیین جایزه و انگیزه بخشی به فعالان در این بخش محدود نمی شود؛ بلکه طی سال های اخیر شاهد حضور قدرتمندانه شرکت های خصوصی به ویژه در زمینه طراحی روبات های فضانورد و حمایت از پروژه های بین المللی مرتبط با اکتشاف در فضا بوده ایم. این فعالیت ها در مجموع می تواند به ارزان تر شدن، سریع تر شدن و مطلوب تر شدن فرایند تسخیر فضا کمک کند و بسیاری از رویاهای دیروز و امروز ما را تحقق بخشد.

پی نوشت ها :

1- Apollo 8
2- Chandrayaan 1
3- European Space Agency (ESA)
4- global security org
5- International Space Station
6- Comell University
7- Planetary Society
8- X Prize Foundation

منبع: دانشمند-ش551